حضرت فاطمه زهرا(س) برای ما الگو و اسوه زندگی هستند
|آرخا: امام جمعه اهر گفت: حضرت فاطمه اطهر(س) برای ما الگو و اسوه زندگی هستند و باید رفتارها و زندگیمان بر مبنای زندگی اهلبیت مخصوصاً زهرای مرضیه(ع) بوده باشد.
آیت الله حاجی زاده در خطبه های نماز جمعه شهرستان اهر گفت: معصومین(ع)، تمام پیشوایان دین، انبیاء، اولیاء و ائمه هدی(ع) مخصوصاً زهرای مرضیه، فاطمه اطهر(س) برای ما الگو و اسوه زندگی هستند. وقتی حضرت زهرا(ع) میخواهد بهترین زن را معرفی نماید، میفرماید: «بهترین خانم کسی است که نه او نامحرم را ببیند و نه نامحرم او را» که این نکته مهمی است و برادران عزیز مخصوصاً خواهران گرامی در رابطه با فرمایش زهرای مرضیه(ع) باید توجه نمایند، ما که به برکت ولایت و خون پاک شهدا صاحب نظام اسلامی هستیم، باید رفتارها و زندگیمان بر مبنای زندگی اهلبیت مخصوصاً زهرای مرضیه(ع) بوده باشد و خواهران عزیز راجع به حجاب و عفاف کوشا بوده باشند و برادران نیز در جمع خانواده توصیههای لازم را مطرح نموده و قضیه را جدی بگیرند که متأسفانه وضعیت مطلوبی از حجاب نداریم. ما الگوها و مطالب و آیات و روایات بسیار خوبی در دین خود داریم که متأسفانه از نظر عملی در رابطه با حجاب ضعفهای قابلتوجهی داریم که باید از این بزرگواران درس اخذ نماییم. حضرت زهرا(ع) یکی از اهل و افراد کساء و اهل مباهله و مشمول آیه تطهیر که از ادله عصمت است، بود و باید توجه نماییم که حضرت زهرا(ع) چقدر دارای فضیلت بود و در رابطه با عصمت ریحانه الرسول(س) از آیه تطهیر استفاده مینماییم و بهعنوان یادگار پیامبر، ام الائمه و کوثر قرآنی از آن بزرگوار یاد مینماییم.« إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر یعنی خیر کثیر). حضرت زهرا(س) شبیهترین انسان به پیامبر عظیمالشأن اسلام بود و بهقدری دارای جایگاه بود که وقتی وارد محضر پیامبر میشد، نبی مکرم اسلام از جایش بلند میشد و دستانش را میبوسید و جای خود را به حضرت زهرا(ع) میداد و هر وقت یاد بهشت میکرد، حضرت زهرا(ع) را استشمام مینمود. راجع به خرسندی و غضب حضرت زهرا(س) مطالب گوناگونی هست که در فرمایشی میفرماید: « فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَاءَهَا فَقَدْ سَاءَنِی » فاطمه پاره تن من است، هر کس او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است و هر کس او را آزار دهد، مرا آزار داده است. البته این روایت با واژههای دیگری نیز نقل شده است. در رابطه زندگی حضرت زهرا(ع) باید گفت که زندگی آن بزرگوار دارای یک زندگی ساده و گلی بود و فقر و فقارت در ظاهر بر زندگی حضرت حاکم بود، اما در باطن این زندگی پر از صفا، صمیمیت، معنویت، عبادت و تقوا بود و بهعبارتدیگر یک خانه خدایی و ملکوتی در روی زمین بود که باید موردتوجه همه ما قرار گیرد. حضرت زهرا در رابطه با مسائل اقتصادی و خانوادگی بسیار اهل رعایت بود که البته در سابق این مسئله را خدمت شما عزیزان عرض کردهام روزی امیرالمؤمنین علی(ع) گرسنه بود وقتی وارد خانه شد، از حضرت زهرا(س) درخواست طعام نمود. زهرای مرضیه(ع) در جواب گفت: یا اباالحسن چند روزی است که غذایی نداریم( البته منظور از غذا نه آن غذاهای رایج در بین ما و جورباجور میباشد، بلکه تنها نان و خرما منظور است). علی (ع) فرمود که چرا تابهحال به من نگفتهای. حضرت زهرا(ع) این جمله را بیان نمود: « یا أباالحَسَن، إنّی لأَستَحیی مِن إلهی أن اُکَلِّفَ نَفسَکَ مالاتَقدِرُ عَلَیهِ» اى على! من خجالت میکشم تو را وادار به چیزی کنم که طاقت برآوردن آن را نداشته باشى. این همه در رابطه با بحثهای اقتصادی و اقتصاد و خانواده صحبت میکنیم، بیننا و بین ا.. اگر الگوی ما زندگی اهل بین(ع) و زهرای مرضیه(س) بوده باشد، باز هم این همه اسرافکاری خواهیم کرد و مردم و جوانان اعم از برادران و خواهران دچار مشکلات زندگی خواهند شد؟ هرگز چنین نخواهد شد. این همه مشکلات به خاطر این است که ما الگوها و اسوههای خود را گم کردهایم و هر کس هر طور که دلش میخواهد، زندگی میکند. ما این بزرگواران را هر از گاهی یاد میکنیم و الّا زندگی ما با زندگی اهلبیت(ع) و ائمه هدی(ع) بسیار متفاوت است و اگر هم مطابقت داشته باشد، بسیار کمرنگ است. انفاق و احسان حضرت زهرا بسیار قابلتوجه و این بزرگوار بسیار دلسوز بود. زهرای مرضیه، ریحانه الرسول(ع) با آسیاب دستی در خانه خود آرد تهیه میکرد و به فقیر و فقرای مدینه میفرستاد. عفاف و حجاب و عبادت جای گفتن و بحث دارد و دو سه مورد نیست که بتوانم در این وقت محدود برای شما بیان نمایم. نباید چنین فکر کنیم که حضرت زهرا(ع) شخصیتی بودند که ساکت نشست و دفاع نکرد. این بزرگوار فردی اهل سکوت نبود و از حق خود ولایت دفاع نمود و حتی مشکلاتی که زهرای اطهر(ع) با آنها روبرو شد، در راه ولایت اتفاق افتاد که من کلی عرض نموده و تصریحاً بیان نمینمایم. در زیارت حضرت زهرا(س)، ایشان را صدیقه شهیده خطاب میکنیم. پاره تن رسول ا.. الاعظم(ص) فردی شهیده بود و این شهادت چطور اتفاق افتاد؟ حضرت به خاطر دفاع از حق و حقیقت ولایت بین در و دیوار ماند. گاهی بعد از مسائل خلافت ولایت در تاریخ نقل شده و مرحوم شیخ عباس قمی(ره) نیز در بیت الاحزان آورده است، حضرت زهرا(ع) چهل شبانهروز برای تبیین حقایق و مسائل و بصیرت افزایی شروع کرد و دست حسن و حسین علیهمالسلام و حتی امیرالمؤمنین علی(ع) را میگرفت و به خانه مهاجرین و انصار میرفتند و مسائل را مطرح میکرد و میفرمود که از پدرم رسول ا..(ص) این فرمایشات را شنیدهام که بعد از من وظیفه شما چیست. حضرت زهرا(ع) هر گز ننشست و در مسائل سیاسی و حرکتهای اجتماعی فعالیت میکرد و مسائل را تبیین مینمود، اما انگارنهانگار مگر گوش شنوایی بود. آنچنان غفلت زده بودند، بعضیها میترسیدند و بعضیها تطمیع شده بودند و یا بعضیها در فاز دیگری بودند که در مقابل فرمایشات حضرت زهرا(س) متأثر نمیشدند. گریههای زهرای مرضیه(ع) هم سیاسی بود که بعد از ارتحال جانسوز نبوی به بیت الاحزان میآمد و شروع به گریه میکرد و فریاد مینمود و حرفهایش را میزد و نباید چنین تصور شود که حضرت زهرا(س) فقط به خاطر اینکه پدر خود را از دست داده بود، در بیت الاحزان گریه میکرد. نه خیر این گریه کردنها دارای مفهوم بود و نوعی اظهار تظلم بود که چقدر جفاها و ظلمها بر وی روا داشتهاند و میخواست با این کار مردم را روشن نماید. خطبههای حضرت در رابطه با فدک بسیار غرّا بود که با ضجّه خطبه فدکیه را قرائت نمود. خانم گاهی سکوت میکرد و گاهی در رفتار خود اظهار نفرت مینمود که همه اینها دارای مواردی هستند که من به این مقدار بسنده میکنم و دو جمله از نالههای سوزناک حضرت زهرا(ع) را عرض مینمایم که امیدوارم انشاءا.. در این روزها که در آستانه شهادت جانسوز و جانکاه زهرای مرضیه(س) قرارگرفتهایم، به زندگی درخشان و پر از درد و رنج زهرای مرضیه(ع) و رنجنامه آن حضرت رجوعی کرده باشیم تا ببینیم در تاریخ چه اتفاقاتی اتفاق افتاده است و این اتفاقات به خاطر چه بوده است و امروز یک نفر مرد و زن، جوان و دختر و پسر مسلمان پیرولایت و حضرت زهرا(س) چه کسی است.
زهرای اطهر(ع) خطاب به رسول ا..(ص) عرض میکند:
قَلَّ صَبْرِی وَ بانَ عَنّیِ عَزائِی
صبرم کاسته شد و مصیبتم آشکار شد
بَعْدَ فَقْدِی لِخاتَمِ الانْبِیاءِ
بعد از آنکه پدرم رسول ا.. را از دست دادم
عَیْن یا عَیْنُ اُسْکُبِی الدَّمْعَ سَحّاً
خطاب به چشمان مبارکش میفرماید: ای چشمایم اشکهایت را سرازیر کن
وَیْکِ لا تَبْخَلِی بِفَیْض الدِّماءِ
وای بر تو ای چشم بخل نکن اگر اشکهایت تمام شده است، خون جاری کن (این حاکی از مصائبی است که بر زهرای مرضیه گشته است.)
یا رَسُولَ الالهِ یا خِیَرَهَ اللَّهِ
وَ کَهْفَ الْاَیْتامِ وَ الضُّعَفاء
ای پیامبر خدا، ای برگزیده خدا، ای پناه ایتام و ضعفاء.
توجه کنید که رسول ا.. الاعظم(ص) چگونه مأوا و ملجأ و پناهگاه فقرا بوده است.
در اینجا چند بیتی را رد میشود و میرسم به جایی که میفرماید
لَوْ تَریَ الْمَنْبَرَ الَّذِی کُنْتَ تَعْلُوهُ
عَلاهُ الضَّلامُ بَعْدَ الضِیاءِ
ای رسول ا.. ایکاش آن منبری که تو به آن صعود میکردی و خطبه میخواندی و صحبت مینمودی( یا منبر حکومتی) بعد از تو چطور شده است
بر روی آن منبر ظلمت نشسته است بعد از آن که از آن منبر نور تلألو میکرد.
حضرت زهرا(س) میرسد به جایی که میفرماید:
یا إلهی عَجِّلْ وَفاتِی سَرِیعا
پروردگارا مرگ مرا زودتر برسان ( تا بمیرم و از اهل این زمان که نتوانستند هم پیامبر و هم علی و فاطمه را درک بکنند، راحت شوم)
فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَیاهُ یا مَوْلائی
پروردگارا زندگی و حیات برای زهرای مرضیه مکدر و تیره گشته است و طاقتم تمام شده است.
این بخشی از درد دلهای حضرت زهرا(س) است و امیدوارم انشاءا.. این بزرگوار که برای ما برکت و اسوه و الگو برای ماست، برای همهمان مورد تبعیت و اطاعت قرار گیرد.