نقدی بر خبر ایرنا؛« تبریز خاستگاه تئاتر ایران»

خبرگزاری ایرنا ( در تبریز) گزارش خود از برگزاری آیین گرامیداشت روز جهانی تاتر در تبریز را با تیتر؛ « تبریز خاستگاه تئاتر ایران» منتشر کرد.
ایرنا نوشت: « تئاتر به معنای امروزی و رایج آن به عنوان یکی از قدیمی ترین رشته های هنری و رسانه ای که پیشینه بسیار غنی و تاریخی دارد نخستین رشد و نو خود را از تبریز آغاز کرده است. تبریز با بیش از یک قرن پیشینه در هنر نمایش جدید، مهد تئاتر یا خاستگاه هنر نمایش نوین در ایران است… میرزا آقا تبریزی با الهام گرفتن از میرزا فتحعلی آخوندزاده، دست به قلم برد و نمایشنامه های خود را که صحنه های تاریک و جانداری از واقعیت های تلخ آن روزگار در آنها ترسیم شده بود، به جامعه آن روزی میهنش تقدیم کرد». رامین راستی رئیس انجمن تئاتر تبریز نیز به ایرنا گفت: « تبریز به عنوان شهر اولین ها در حوزه تئاتر نیز اولین است؛ نخستین نمایشنامه و نمایش تئاتر در این شهر اتفاق افتاده است… صفحات اول تاریخ تئاتر ایران، تقدم و تاخر تئاتر متعلق به تبریز است و این شهر موجب پویایی و روان سازی تئاتر کشور در روند تاریخ نمایش کشور شده است».
در گزارش ایرنا و البته اظهارات رئیس انجمن تئاتر تبریز عمدا یا سهوا نامی از میرزاجعفر قراجه داغی نیامده است. در این سوی استان و در اهر ( مرکز ارسباران/ قراجه داغ ) ادعای مشابه وجود دارد. اثبات یک نام و جایگاه به یک شهر امر کوچکی نیست و می تواند بستر و زمینه برای تحرک در رشد و توسعه آن قرار گیرد. در این شهر اما ادعا این است که هنر تئاتر ایران به وسیله میرزا جعفر قراجه داغی با ترجمه متون نمایشی آخوندزاده به فارسی آغاز شده است.
موضوع از مجموعه نمایش های « تمثیلات » اثر میرزا فتحعلی آخوندزاده شروع می شود. او متولد ۱۱۹۱ در شکی ( واقع در جمهوری آذربایجان) پدرش اهل خامنه و مادرش اهل شکی بوده است.
اگرچه بحث نقش میرزا محمدجعفر قراجه داغی در هنر تئاتر ایران در ایام برگزاری جشنواره سراسری تئاتر کوتاه ارسباران در اهر و به ویژه در دو دوره اخیر داغ شد و حتی از سوی مسئولان استانی و کشوری نیز مورد اذعان قرار گرفت اما طرح این موضوع به سال ها قبل باز می گردد که به ویژه از سوی حسین دوستی انجام گرفته است. نکته مطرح در اهر این بوده است که میرزاجعفر با ترجمه و انتشار نمایشنامه های تمثیلات به زبان فارسی باعث ترویج این هنر در سطح کشور شده است. در طرح این نکته اصلاً بحث آخوندزاده در میان نیست ( به عبارتی او و اندیشه هایش مورد توجه و پذیرش و بحث نیست). تأکید به نام میرزاجعفر در اهر قابل توجه است چون به نشر نمایش به زبان فارسی ( برای کل کشور) توجه دارد. البته از سوی تبریز نام و نقش آخوندزاده به طور مشخص و برجسته مطرح می شود و جدیدترینش همین گزارش خبرگزاری ایرنا می باشد.
شهرداری تبریز از سال ها پیش در شمارش اولین ها و مفاخر این شهر، وارد این موضوع نیز شده است. سایت شهرداری تبریز آخوندزاده را جزو مفاخر و اولین های این شهر معرفی کرده است. او را به عنوان نویسنده اولین رمان و « پدر و استاد و نمایشنامه نویسان ایران» معرفی کرده است. و البته می افزاید؛ « آخوندزاده در طول پنج سال شش نمایشنامه نوشت که همه را میرزا جعفر قراجه داغی در زمان نویسنده به فارسی برگرداند».
این سایت می نویسد؛ « شهر تبریز، اجرای نخستین نمایشنامه‌ها را با بنیانگذاری ادبیات نمایشی توسط میرزا آقا تبریزی در دوران سلطنت ناصر الدین شاه تجربه نمود».
این سایت حتی اولین روزنامه نگاری ملی ( انتشار روزنامه اختر توسط محمدطاهر قراجه داغی در استانبول) را به تبریز نسبت داده است. محمدطاهر قراجه داغی ( که پسوند تبریزی به آن افزوده اند) متولد روستای قلعه باشی شهرستان اهر در منطقه قراجه داغ بوده است.
حسین محمدزاده صدیق معتقد است؛ « میرزا محمدجعفر قراجه‌داغی با ترجمه و نگارش «تمثیلات» میرزا فتحعلی آخوندزاده به ‌زبان فارسی، در واقع توانسته است پیش از میرزا آقا تبریزی نخستین متون نمایش‌نامه را در این زبان انتشار دهد. .قراجه داغی، خود در صفحه‌ی عنوان و در مقدمه‌ای که بر «تمثیلات تماشاخانه» نوشته، کار خود را تألیف و ترجمه می‌داند و به اعتباری، می‌توانیم او را در کار مترجمی، صاحب سبک و شیوه‌ی نگارش بدانیم».
صدیق می افزاید؛ « وی، اصرار وافری به انتشار نوع نمایش‌نامه به عنوان نوع جدید ادبی در میان مردم ایران داشته و اهداف خاصی را از این کار دنبال می‌کرده است. میرزا محمدجعفر قراجه‌داغی، ایجاد زبان تئاتری را برای فارسی‌خوانان، یکی از اهداف خود می‌شمارد. خود در مقدمه گوید: برای طالبان تحصیل زبان فارسی، تاکنون به این سادگی و بی‌حشو و زوایدی نمونه‌ای نوشته نشده است».
محمدزاده صدیق می نویسد؛ « باید گفت که پیش از میرزامحمدجعفر قراجه‌داغی، میرزا آقا تبریزی اقدام به برگردان و نگارش تمثیلات تماشاخانه کرده است. اما از سـوی دیگر، میرزا محمد جعفر قراجه‌داغی پیش از وی موفق به انتشار نمایش‌نامه‌هایی به زبان فارسی شده است و توفیق ایجاد پیوند با خوانندگان فارسی‌زبان در این موضوع از آن او است. البته او از اقـدام میرزا آقا تبریزی به نـگارش نمایش‌نامه بی‌خبر بوده است و به هر انجام، باید بگویم که توجه به عدم انتشار نمایش‌نامه‌های میرزا آقا، در واقع سال ۱۲۸۸هـ. ق.(۱۸۷۱م. ـ۱۲۵۰ش.) را سال تولد و انتشار نخستین نمایش‌نامه به زبان فارسی به حساب آوریم».
وی همچنین می نویسد؛ « میرزا فتحعلی آخوندزاده، به محض مشاهده‌ی نخستین اثر قلمی قراجه‌داغی به وی می‌نویسد: «از خداوند عالم مسئلت می‌کنم که اولا به میرزا جعفر عمر طبیعی و با صحت و عافیت و کرامت فرماید و ثانیا او را خوشبخت و کامران دارد که در میان ملت ما این فن شریف را مشهور و منتشر کرد». انتشار «تمثیلات تماشاخانه » تألیف و ترجمه‌ی میرزا محمدجعفر قراجه‌داغی، در تاریخ ادبیات معاصر نقطه‌ی عطفی به ‌شمار می‌رود».
حسین دوستی می نویسد؛« آغازگر نمایش در ایران بدون شک و به یقین میرزا محمد جعفر قراجه داغی است که در عهد فتحعلی شاه قاجار با ترجمۀ نمایشنامه های میرزا فتحعلی آخوندزاده هنر تئاتر را برای ایرانیان معرفی کرد. تئاتر پژوهان اذعان کرده اند آنگاه که « میرزا آقا تبریزی» نامه ها و درخواست های میرزا فتحعلی آخوندزاده را بدون جواب گذاشت و خود به تقلید از نمایشنامه های آخوندزاده اقدام به نمایشنامه نویسی کرد و به نظر تبریزی ها، اولین نمایش نامه نویس ایران شد، در این روزهای کم لطفی میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه های میرزا فتحعلی آخوندزاده توسط نویسندۀ چیره دست ارسبارانی (میرزا محمد جعفر قراجه داغی) ترجمه و منتشر شد و این حرکت آغاز رسمی نمایش در ایران بود.
اینجانب مطلب مستندی در این باب در کتاب « روزهای به یاد ماندنی ارسباران» نگاشته ام. بنابراین بر اولین بودن میرزامحمد جعفر قراجه داغی در معرفی تئاتر جدید برای ایرانیان تأکید می کنم(گویا، ۲۵۱، مرداد ۱۳۹۴).
این نوشته نافی نقش ممتاز تبریز و تبریزی ها در هنر نمایش نیست اما باید توجه داشت که تمرکزگرایی تنها در عمران و آبادی و امکانات نیست بلکه در فرهنگ و هنر نیز ساری و جاری است. نباید با نسبت دادن همه چیز به مرکز استان، دیگر نقاط آن را خالی از هرگونه نقش آفرینی در تاریخ کشور نشان دهیم. ضمن این که همه افتخارات و نقش آفرینی ها به نام کشور ارجمندمان ایران ثبت می شود در هر کجای آن که رقم بخورد.
از؛ جعفر خضوعی/ منبع: وبلاگ شخصی نویسنده